از بچگی عادتمان می دهند به معجزه و ماوراء به حوری و پری
باور می کنیم خوبی و خوشی ابدی را
آرزویمان می شود پیاده روی ,روی رنگین کمان ,دیدن شهر پشت آبشار ها ,رفتن به سرزمین عجایب
تا کوله هایمان را آماده می کنیم برای دیدن نا شناخته ها ,برای سفر به کره ماه,دوستی با آدم فضایی ها
دستمان را می گیرند می گویند :کجا؟بودی حالا!
یعنی تو انقدر ساده و احمقی که نمی دونی اینا همش دروغه برای سرگرمی بچه ها
یکه می خوری ,دنیایت نابود می شود و از همه بد تر باید دروغ بگویی تا نفهمند که واقعا احمقی…
به زور عادت های خوبت را ترک می دهند,روی باور هایت خط می کشند و آرزوهایت را به باد می دهند
و تو نمی دانی شمع تولد سال آینده ات را با کدام آرزو فوت کنی!
وادارت می کنند که بدانی ,حقیقت را ببینی
ولی از شما چه پنهان گاهی می شوم همان جانوری که حیف است زنده بماند
"آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند"
Heh ma ba cheshamun harf mizanim.ma shakha intori hastim.