منتظرم …
از اولین سوز منتظرم
نگذاشتم زغال های باربیکیو را تمیز کنند
خیلی وقت است ان هویج گوشه باغچه را نشان کردم
دستکش هایم اماده سقوط ازاد میان برف های سفیدند
کاش برف ببارد,انقدر که کفاف یک شکم گنده را بدهد
ببارد و من ادمک برفی ام را بسازم,ادمکی چاق و شکم گنده با دماغی دراز و نارنجی ,چشمانی سیاه و بی قاعده
ادمکی بسازم خوشحال و بی اطلاع
که دست هیچ جراحی دماغ بی قواره اش را هدف نرود
بی دست خیره شود به روبرو
دو روز بیاید بخندد و برود
کاش برف ببارد
آی منم هوس برف کردم.ولی فعلا فقط هوا سرده.بوووووووو