همه رفتند

همه رفتند …

من ماندم و شیخ حافظ,من وماندم و خواجوی کرمانی

من و پرفسور حسابی  ,من و کوروش و تخت جمشید

من و مهاجرین و افغانی,من و بهشت زهرا ها و خلیجی که عربی شد

همه رفتند

رفتند برای شروعی دیگر

برای ادامه ای زیبا تر

من ماندم و کشوری که دیگر وطن هیچ کس نیست

قسمتی از جهان سوم

درست است اینجا غرب نیست,جهان اول هم نیست

جهان اولی می ماند

المانی که بخشی از جهان اول است روزی…

دیواری داشت سیاه ,دیوار برلین, المان شرقی که نابود شد

المانی که دوباره ساخته شد

اجربه اجر,آه به آه,اندیشه به اندیشه ولی ما…

میترسم کوروش, میترسم  اگر بودی تو هم میرفتی و ایرانی بودنت را منکر میشدی

ما محکومیم …

به نیافتن زندگی در وطن 

محکومیم به ساختن زندگی در غربت

محکومیم در غربت هم بشویم مهاجرین جهان سومی

به نیافتن زندگی…