دکه آکو
دکه آکو

دکه آکو

فنا

ای کاش مرگ  واقعا پایان بود ,پایان همه چیز!!!

نشگی دلپذیر,بسته شدن روزنه های نور ,دورشدن صدا ها,کم شدن زاویه دید,بسته شدن پلک و تمام.

خسته ام,خستگی ام  ناشی از شیرازی بودنم نیست نه…

خستگی ام ناشی از کش دار بودن ماجرا ها است

 از داستان های ادامه دار…

کاش پایان زندگی ام  زده شود"the end"

ولی میدانم همان لحظه اخر,در همان تاریکی مطلق گوش های  لعنتی ام به کار می افتد ، صدای شخصی  را میشنوم "کاشکی و کاشتن سبز نشد,دختر جون!"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد